خوشبختانه در کشور ما نیز همین رویکرد در خیلی از موارد حاکم است و اساساً یکی از ارکان عمده نظام و حاکمیت دینی توجه ویژه به نگاه مبتنی بر کارشناسی و مطالعات مبنایی قبل از هرگونه اتخاذ تصمیم است. بیتوجهی به خرد جمعی و کنار گذاشتن بررسیهای علمی و کارشناسی منجر به تولید تصمیمات مشکلآفرین و انتخاب راههای غلط خواهد شد و در این قبیل موارد عموماً لایههای پایینی جامعه و طبقات و اقشار فقیرتر اولین قربانیان تصمیمات اشتباه خواهند بود. توجه به تجربیات گذشتگان، استفاده از نظر صاحبان اندیشه، مشورت با مشاورین خبره و فرهنگسازی قبل از اجرای بسیاری از تصمیمات میتواند راهگشای اجرای بهتر امور و افزایش اثربخشی آنها شود. سؤال اصلی این است که ما علیرغم آنکه این اصول را به لحاظ نظری پذیرفتهایم تا چه حد در عمل به آنها پایبندیم؟ یکی از موارد نقض اصل فوق موضوع تصمیمگیری در خصوص دو روز تعطیلات اضافه شده به تعطیلی عید فطر است.
همه آنها که مطالعه مختصری در حوزه اقتصاد و جامعه و حکومت دارند میدانند که درآمد یک کشور ارتباط مستقیم با تعداد روزهای کاری در آن کشور دارد. افزایش درآمد وابسته به میزان کار و تولیدی است که در کشور صورت میگیرد و البته زیادبودن تعداد تعطیلیها نیز عمدتاً منجر به کاهش درآمد خواهد شد. متاسفانه در کشور ما تعطیلیها بسیار بیشتر از کشورهای دیگر است. مطالعات برخی از مراکز پژوهشی نشان میدهد که تعداد روزهای کاری در جمهوری اسلامی ایران در حدود 235 روز میباشد یعنی چیزی در حدود یکسوم سال را ما در تعطیلی میگذرانیم! اما حقوق خود را بابت همه سال دریافت میکنیم. در مقایسه چین با داشتن 3 تا 5 روز تعطیلی و در حدود 360 روز کاری از پردرآمدترین کشورهایی است که راه رشد اقتصادی و توسعه را به سرعت در حال طی کردن است. ما در این شرایط چگونه میتوانیم راه تعالی را طی کنیم، بهرهوری را افزایش دهیم و درآمد سرانه را به حد کشورهای توسعه یافته برسانیم؟ همین موضوع بود که مورد توجه مقام معظم رهبری قرار گرفت و مجلس شورای اسلامی نیز کاهش تعداد تعطیلات را در طرحی مورد توجه و پیگیری قرار داد. باید دقت داشت که توسعه عدالت و رفاه اجتماعی و رشدبخشی به لایههای فقیر و ضعیفتر جامعه جز با ایجاد تحرک اقتصادی و سرعت بخشیدن به چرخه تولید امکانپذیر نیست و همه اینها در گرو کارکردن بیشتر و کاهش دادن روزهای تعطیلی و بیکاری است.
در هفته گذشته روز عید سعید فطر مصادف با سهشنبه بود که تعطیل رسمی است اما روزهای چهارشنبه و پنجشنبه بعد از آن چرا تعطیل شد؟ دولت محترم نیات خیری را به عنوان دلایل تعطیلی مزبور مطرح نمود اما هرگز توجه شد که این روز تقریباً یک درصد روزهای کاری کشور بود؟ دو روز تعطیلی مزبور هم بخش دولتی و عمومی و هم بخش خصوصی را به ضرر و زیان کشاند و میلیاردها تومان از درآمد کشور کاسته شد؛ درآمدی که میتوانست منبع مناسبی برای حل و فصل معضلات مالی کشور باشد. این تصمیمگیری چنان غیرمترقبه و ناگهانی اعلام شد که آثار سوء اجتماعی نیز داشت.
بسیاری از مردم پول کافی برای حل مشکلات این روزهای تعطیل نداشتند، بسیاری از قرارهای اداری منتفی شد، خیلی از کارهای مردم به تعویق افتاد و حتی آنها که فراغ بالی داشتند نتوانستند برای یک سفر تفریحی برنامهریزی کنند. از قضا این تعطیلات نهتنها به قول فرنگیها مردم را «سورپرایز» نکرد بلکه موجب اعتراضات آنها شد. بانکها نیز به دلیل ناگهانی اعلام شدن خبر تعطیلی پول کافی در صندوقهای ATM نداشتند و بخشی از اعتراضات مردم مربوط به همین بیبرنامگی است. نکته پایانی آنکه گفته میشود اعلام تعطیلات به این شکل نیازمند مصوبه مجلس است. در گذشته نیز اگر چنین تصمیماتی گرفته میشد تعطیلات مزبور را جزو مرخصی افراد تلقی میکردند اما تعطیلی بهگونهای که مرخصی محسوب نگردد از اختیارات مجلس است. جا داشت دولت محترم با دقت بیشتر و با مطالعه عمیقتر به تصمیمگیری میپرداخت و در صورت رسیدن به این نتیجه که تعطیلی را اعلام نماید آن را مرخصی محسوب مینمود و در فرصت مناسبی اعلام میکرد تا هر کس بداند چه سرنوشتی دارد.
*نماینده تهران و نایبرئیس کمیسیون صنایع مجلس